نوشته های شخصی اسماعیل بابائی

دل نوشته، ترجمه، و هرچه به ذهن متبادر شود....

دل نوشته، ترجمه، و هرچه به ذهن متبادر شود....

نوشته های شخصی اسماعیل بابائی

1- همیشه گرفتار آلزایمر و فراموشی شدن نگرانم می کنه. اتفاقات زیادی هر روز در اطراف میفته و مطالب مختلفی یا ترجمه میکنم و یا این طرف و اون طرف باهاشون برخورد می کنم که به نظرم جالب میاد. وبلاگ صندوق امانات خیلی خوبیه.
2-دونستن نظرات دیگران سوای مثبت و منفیش، تعریف یا تخریبش، باعث پیشرفته

طبقه بندی موضوعی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۳۷
اسماعیل بابائی

سلـــــــــــــــــــــــــــــــام --------------------- دانشگاه تهران

سلـــــــــــــــــــــــــــــــــــام-------------------- کارشناسی ارشد

سلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــام -------------------مدیریت اجرایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۵
اسماعیل بابائی

آن کس که بداند و بداند که بداند                  اسب شرف از  گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند                     بیدار کنیدش که بسی  خفته نماند

 آن کس که نداند و بداند که نداند                   لنگان خرک خویش به منزل برساند 

آن کس که نداند و نداند که نداند                    در   جهل   مرکب   ابدالدهر  بماند

ابن یمین 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۹
اسماعیل بابائی

گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن ؛
 

به رفتن که فکر می کنی
 

اتفاقی می افتد که منصرف می شوی،
 

می خواهی بمانی
 

رفتاری می بینی که انگار باید بروی..!
 

و این بلاتکلیفی
 

خودش کلــــــی جـــــــهنم است

 

 

سیمین دانشور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۲۸
اسماعیل بابائی

خلاقیت در کتابخانه

(مطلبی از مدیر سایت )

    اغلب مردم فکر می‌کنند که خلاقیت با کتابخانه ارتباطی ندارد. کتابخانه‌ها در اذهان، شکلی ثابت و استاتیک دارد و کتابداران در نظر عموم بیش‌ازحد تحلیلگر هستند تا خلاق. البته این ذهنیت درست نیست، من، خودم، هم تحلیل‌گر هستم و هم خلاق و دوست دارم که از این دو ویژگی در انجام کارهای کتابخانه استفاده کنم. 

   هنگامی‌که به نیوزیلند آمدم، از یک کار فوق‌العاده در یک کتابخانه عمومی در هلند که 18 سال در آنجا مشغول به کار بودم، کناره‌گیری کرده بودم. (آن کتابخانه برترین کتابخانه عمومی کشور در سال 2011 شده بود). در 5 سال آخر عضو گروه آموزش، فرهنگ و هنر کتابخانه بودم. من و سه همکارم وظیفه انجام همه فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و هنری و درواقع همه فعالیت‌های خارج از وظیفه معمول کتابخانه‌ها را به عهده داشتیم. ما مسئول ایجاد ذهنیت مثبت از کتابخانه، مدیریت برپایی نمایشگاه‌های هنری، مسئول پیگیری تعاملات فرهنگی و آموزشی با مدارس و مجری برنامه‌های بزرگ برای مناسبت‌های مختلف بودیم. ساخت ماکت 4 متری از رولد دال با سربزرگ کاغذی برای یکی از برنامه‌های کتابخانه یکی از کارهای شاخص ما بود. من یاد گرفتم که با اره منبت‌کاری و چسب تفنگی به‌راحتی قیچی و چسب آبی برای درست کردن تزئینات روی دیوار، پس‌زمینه‌های نمایشگاهی و سایر کارهای اجرایی کارکنم.

   بعد از آن در مرحله‌ای از زندگی قرار گرفتم که لازم بود تغییری در فعالیت‌های خودم ایجاد کنم. بنابراین چمدان‌هایم را بستم و به نیوزیلند به‌عنوان یک فرصت مطالعاتی رفتم اما پس از اتمام آن برای شروع زندگی مشترک در نیوزیلند ماندم و هرگز حتی برای لحظه‌ای از تصمیمی که گرفتم پشیمان نشدم.

   در نیوزلند دوباره در پست فوق‌العاده‌ای، به‌عنوان مسئول کتابخانه یک کالج خصوصی در آکلند مشغول به کار شدم. جایی که در آن تنوع، خلاقیت موج می‌زد و هر دو هفته یک‌بار یک ویژه‌برنامه برگزار می‌شد و می‌توانستم از همه خلاقیت و تجربه‌ام البته با روش‌هایی کاملاً متفاوت استفاده کنم.

   من از برگزاری کارگاه‌های شیوه برگزاری برنامه‌ها در صورت درخواست لذت می‌برم. به‌عنوان نمونه کارگاه‌هایی در آکلند و کریکری به مناسبت روز اسلانزاک پی دی، اجلاس 2011 و 2012 اسلانزا برگزار کرده‌ام. شرکت‌کنندگان با انبوهی از ایده‌های نو که منجر به برنامه‌هایی چشم‌نواز شوند به خانه رفتند.

   چالش در زندگی یعنی انجام دادن کاری که دوست داری و برای من کار کردن در کتابخانه برگ‌ترین چالش زندگی‌ است و اینکه مطمئن شوم که محیط کتابخانه محیطی مدرن و به‌روز باشد.

   این وب‌سایت برای همه‌کسانی است که می‌خواهند برنامه‌های خلاقانه برگزار نمایند. من هرروز باکار کردن بر روی پروژه‌ها و برنامه‌ها حال بهتری پیدا می‌کنم و امیدوارم که تجربه من به شما در داشتن ایده‌های خلاق برای ساخت و اجرای پروژه‌ها و برنامه‌هایی که دارید فوق‌العاده، چالش‌برانگیز و جذاب باشد.

 

  با کمک هم می‌توانیم به این هدف برسیم!!!!

 

http://www.creativelibrarydisplays.com

مترجم: اسماعیل بابایی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۰
اسماعیل بابائی

معرفی:

OverDrive جامع‌ترین توزیع‌کننده دیجیتال پیشرو کتاب‌های الکترونیک، کتاب‌های صوتی، موسیقی و فیلم در سراسر دنیا می‌باشد. مدیریت امن ، سیستم حفاظت DRM ، و بارگذاری سر ویس‌های کاربردی برای ناشرین، کتابخانه‌ها، مدارس و خرده‌فروشان از شاخصه های این توزیع کننده می­باشد و در حال حاضر به میلیون‌ها کاربر در سراسر دنیا خدمات ارائه می‌کند.

OverDrive در حال حاضر میزبان بیش از 1.8 میلیون عنوان کتاب دیجیتال از بیش از 5000 ناشر می‌باشد که در میان آن‌ها ناشرین معروفی مانند انتشاراتRandom House, HarperCollins, AudioGO, Harlequinو Bloomsbury می‌باشند. خدمات توزیع دیجیتال OverDrive توسط بیش از 28000 کتابخانه ، مدرسه و دانشگاه در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

مطلبی از وبلاگ :

کتابخانه مکان شگفت‌انگیزی است. در کتابخانه خدمات بیشماری ارائه می‌شود و قلب جامعه محسوب می‌شوند. در کتابخانه اعضای جامعه برای برنامه‌های و رخدادهای مختلف گرد هم می‌آیند. دسترسی به اینترنت و مکان پژوهش برای کلیه علاقمندان در کتابخانه فراهم است. اطلاعات پایان‌ناپذیری به سادگی و تنها با وارد شدن به کتابخانه در اختیار مراجعه‌کننده قرار می‌گیرد. کتابخانه‌های به کاربران اجازه می‌دهند تا به سراسر دنیا سفر کنند، زبان‌های جدید فرابگیرند و با ماجراجویی‌های متعدد مواجه شوند و همه این رخدادها در زیر سقف یک ساختمان به نام کتابخانه اتفاق می‌افتد. اگر کسی نتواند وارد ساختمان کتابخانه شود، کتاب‌های الکترونیک و کتاب‌های صوتی دیجیتال می‌توانند همین کار را از هر نقطه از جهان تنها با فشردن یک کلید فراهم نمایند.

اینجا در OverDrive ما همان کار را انجام می‌دهیم چرا که ما همگی عاشق کتابخانه‌ها هستیم. با این وجود ممکن است استدلال هر کسی اندکی متفاوت باشد.

بهتر است نگاهی به دلایل علاقمند بودن تیم بلاگر OverDrive به کتابخانه‌ها بیندازیم:

  • من عاشق کتابخانه به دلیل حس اجتماعی، دسترسی به اطلاعات بی‌پایان، ارتقا دانش و البته کتاب‌های چاپی و الکترونیکی رایگان آن هستم.

  • جمله زیبای ای. بی. وایت دلیل علاقه من به کتابخانه است که " همه آنچه امیدوارم در باره کتاب‌ها بگویم و این همه آن چیزی است که امیدوارم بتوانم بگویم این است که من عاشق جهان هستم"

  • من عاشق کتابخانه‌ام  چون که آرامش من از شگفتی‌های روایت جاودانه همیشه در دسترس است.

  • من عاشق کتابخانه‌ام چرا که آنجا پناهگاه جامعه با منابعی برای همه است.

  • اولین باری که پایم را به داخل کتابخانه گذاشتم 7 سال بیشتر نداشتم. دو سال بعد از آن متقاعد شدم که آنجا جعبه جادو است. حتی الآن و بعد از 20 سال از آن زمان، هنگامی که وارد کتابخانه می شوم این باور در من وجود دارد. من دوستدار کتابخانه‌ام چون آنجا چیزی برای همه وجود دارد ( و همه آن هم رایگان است!)

  • وقتی که در دنیای خودم نیاز به استراحت دارم، به کتابخانه می روم و از فکر به صدها چیز دیگر رها شوم.

  • کسی که از مالیات‌ها شکایت می‌کند هرگز داخل هیچ کتابخانه‌ای نرفته است.

  • من عاشق این هستم که چگونه در داخل یک ساختمان هر کسی داستان خودش را دارد- بچه‌ای یاد می‌گیرد که بتواند بخواند، یک متقاضی کار در حال تحقیق است، دانشجویی بر روی پایان‌نامه‌اش کار می‌کند، کسی دنبال فیلم مورد علاقه خودش است و ....   

  • دوست دارم در خانه با لباس راحتی کتاب مورد علاقه خودم را برای مطالعه قبل از خواب پیدا کنم و مطمئن باشم که می‌توانم کتاب الکترونیک مورد علاقه خودم را عرض چند ثانیه پیدا کنم.

 

 

منبع  :https://www.overdrive.com/

مترجم: اسماعیل بابایی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۵۵
اسماعیل بابائی

من همیشه به تصمیم اول احترام می گذارم. تصمیم اولی که به ذهنت می زند با همه جان گرفته می شود. تصمیم دوم با عقل و تصمیم سوم با ترس. آدمی که یکبار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزیده

قیدار نوشته رضا امیرخانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۳۳
اسماعیل بابائی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۳۳
اسماعیل بابائی

نوآوری در خواندن

 

   هر ساله، بنیاد ملی کتاب جوایزی تا سقف 2500 دلار به اشخاص حقیقی ، حقوقی ( و یا به طور مشترک) اهدا می‌کند که با اقدامات موثر خود موجب بهبود ، ارتقا و یا حفظ علاقه مادام‌العمر به مطالعه و خواندن در جامعه شده‌اند.

   علاوه بر ترویج بهترین آثار ادبیات ایالات‌متحده از طریق جایزه کتاب ملی، بنیاد ملی کتاب به دنبال گسترش و افزایش مخاطبین ادبیات در کشور است. به واسطه ابتکارات در جوایز خواندن ، اشخاص حقیقی و حقوقی که به طور مشخص از شیوه‌های نوآورانه در ایجاد شور و اشتیاق و علاقه زیاد در مطالعه کتاب به ویژه ادبیات استفاده کرده باشند، به طور ویژه مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.

واجدین شرایط:

   همه شهروندان و نهادهای آمریکایی جهت دریافت این جایز واجد شرایط شناخته می‌شوند. بخشی از اشخاص حقیقی و حقوقی که بیشتر مورد نظر هستند به این شرح است:

اشخاص حقیقی:

   معلمان، کتابداران، فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها، کارمندان، متخصصین فناوری ، پرسنل نظامی و دیگر افراد علاقمند در جامعه

اشخاص حقوقی:

   مدارس، کتابخانه‌ها، نهادهای غیردولتی (شامل مراکز  سوادآموزی، موزه‌ها و جوامع تاریخی)، شرکت‌هایی که در توسعه فناوری فعالیت می‌کنند و پایگاه‌های نظامی

اهداف:

   بنیاد به دنبال یافتن برنامه‌های کاربردی از افراد و مؤسسات است که متعهد به ادبیات و ترویج خواندن به خاطر خود خواندن باشند. معیارهای مهم شامل خلاقیت، ریسک‌پذیری و کیفیت بصری به همراه معرفی شیوه‌ای نو در ارائه کتاب  و ادبیات می‌باشد. بنیاد علاقه کمتری به برنامه‌هایی دارد که تمرکز آن‌ها بر سواد عمومی و آموزش شیوه‌های مطالعه باشد.

   نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در واقع این یک جایزه محسوب می‌شود و نه یک کمک مالی. هدف از اعطای این جایزه این است که برنامه‌های موجود با شواهدی که از میزان موفقیت آن‌ها موجود است مورد تقدیر قرار گیرند. همچنین استفاده از رسانه‌های الکترونیکی مورد تقدیر قرار می­گیرد.

ارزیابی:

   مدیر اجرایی بنیاد و مدیر برنامه‌ها همه برنامه‌های کاربردی را بررسی خواهند کرد. انتخاب‌های اولیه آن‌ها توسط کمیته‌ای متشکل از اعضای هیئت‌مدیره بنیاد بررسی نهایی شده  و منتخبین انتخاب می‌شوند.

تر جمه شده از :

http://www.nationalbook.org

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۲۸
اسماعیل بابائی

بچه‌ها مثل اسفنج می‌مانند. نگاه می‌کنند و هر چه که در محیطشان باشد را جذب می‌کنند، مخصوصاً از طریق دیداری و شنیداری. اکثر کلمات و رفتارهای آنها ناشی از تقلید از والدینشان یا بزرگترهای دیگر در اطرافشان است. خیلی وقت‌ها از کلماتی که از دهان آنها بیرون می‌آید حسابی شگفت‌زده می‌شوید. و وقتی مدرسه را شروع می‌کنند، با تاثیرات همسالانشان بمباران شده و دنیای امن و راحتشان زیر و رو می‌شود. اما اگر فرزندانتان را از همان ابتدا با ۱۰ مورد از مهمترین ارزش‌ها آشنا کنید، می‌توانند به خود متکی شده و زندگی شاد و راحت داشته باشند.

 

۱. صداقت
جایی در مسیر بزرگ شدن، بچه‌ها دروغ گفتن را یاد می‌گیرند، حتی ممکن است آن را از والدینشان هم یاد نگرفته باشند. تلویزیون، بچه‌های دیگر یا حتی بزرگترهای دیگر ممکن است باعث این نوع رفتارهای آنها شده باشند. حتی می‌تواند یک نوع مکانیزم دفاعی برایشان باشد. اگر اهمیت صداقت را برایشان توضیح دهید و مطمئنشان سازید که همیشه برای شنیدن حرف‌هایشان آماده‌اید، آنوقت برایشان در دسترس‌تر خواهید بود مخصوصاً زمان‌هایی که می‌دانند کار اشتباهی انجام داده‌اند. خیلی از بچه‌ها بخاطر ترس از فریادهای والدینشان یا کتک خوردن می‌ترسند واقعیت را با والدینشان در میان بگذارند. باید به آنها بفهمانید که رفتار بد آنها مطمئناً عواقبی خواهد داشت اما همیشه بخاطر اینکه شجاعت لازم برای گفتن واقعیت را داشته‌اند تحسینشان کنید. از همه مهمتر اینکه شما هم باید خود فردی صادق باشید زیرا اگر در شما بی‌صداقتی ببینند آنها یاد خواهند گرفت.


۲. احترام
بچه‌ها احترام را از محیط خانه و خانواده‌شان یاد می‌گیرند. اگر بچه ها ببینند که شما بعنوان والدین چقدر محترمانه با هم رفتار می‌کنید، چقدر رفتارتان با خود آنها و بقیه افراد خانواده با ادب و احترام است، مطمئن باشید که از شما الگو برمی‌دارند. بچه‌ها رفتارها را درست مثل کلمات تقلید می‌کنند. گفتن کلماتی مثل «خواهش می‌کنم»، «لطفاً»، «متشکرم» و «عذر می‌خواهم» در جلو آنها به آنها احترام و ادب را یاد می‌دهد. همچنین باید به آنها یاد بدهید به بدن، اموال، نظرات و اعتقادات دیگران هم احترام بگذارند.


۳. قدرشناسی
خوب می‌دانیم که چقدر راحت ممکن است زندگی و آدم‌ها را کوچک بشماریم. آنقدر درگیر نقاط منفی زندگی خود می‌شویم که یادمان می‌رود برای نقاط مثبت آن شکرگزار باشیم. به فرزندانتان یاد بدهید که هر روز حتی برای کوچکترین چیزها شکرگزار باشند، چیزهای کوچکی مثل هوا یا یک لبخند از کسی. به آنها یاد بدهید که برای اینکه زنده هستند، برای خانواده و دوستانشان، غذایی که می‌خورند، لباس‌هایشان، سقف بالای سرشان و سلامتی‌شان قدرشناس باشند. به آنها نشان دهید که هر روز برای آنها نعمتی است از جانب خداوند. حتی می‌توانید به آنها یاد بدهید که از نعمت‌هایی که خداوند به آنها بخشیده لیست تهیه کنند. این کارها به آنها آموزش می‌دهد که برای همه چیز باید شکرگزار باشند.


۴. سخاوت
ما در دنیای «من می خواهم» زندگی می‌کنیم. من، من، من! بچه‌ها هم در چنین دنیایی زندگی می‌کنند اما لزومی ندارد که آنجا بمانند. در سال‌های قبل از مدرسه بچه‌ها تقسیم کردن را یاد می‌گیرند. اگر روی این مسئله در خانه تاکید شود، برای آنها دشوار نخواهد بود. اینکه به آنها یاد بدهید به دیگران کمک کنند هم نوعی سخاوت و بخشندگی است زیرا به آنها یاد می‌دهد که در وقتشان بخشنده باشند. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آنها هم درک می‌کنند که باید بخشنده باشند.


۵. خاص بودن
بچه‌های کوچک موجودات سازگاری نیستند. هر کاری که دوست دارند را در هر زمان که دوست دارند و با هر کسی که دوست دارند انجام می‌دهند. اما هرچه سنشان بالاتر می‌رود، یاد می‌گیرند خودشان را با همسالانشان مقایسه کنند و تفاوت‌ها و شباهت‌های بین آنها را می‌بینند. ممکن است تلاش کنند با آنچه که بقیه دارند یا انجام می‌دهند سازگار شوند یا ممکن است نفهمند چرا بعضی افراد اینقدر با آنها فرق دارند. باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی خاص هستند. به آنها بفهمانید که فردیت آنها باعث خاص بودنشان است. آنها را تشویق کنید فردیت خودشان را از طریق علایقشان کشف کنند. آنها را هم‌کلاسی‌ها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدمها هم خاص هستند اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آنها برخورد شود. ممکن است بچه‌ای بپرسد که چرا یک نفر این شکلی است یا اینطوری حرف می‌زند یا رفتار می کند. برایشان توضیح دهید که چرا آن فرد متفاوت است و بر روی خصوصیات خاص آن فرد تاکید کنید. این به آنها کمک خواهد کرد تفاوت‌های آدمها را بپذیرند.


۶. بخشش
اگر بخشیدن به بچه‌ها آموزش داده شود، در بزرگسالی انسان‌های بهتری خواهند شد. آدمها ممکن است چه خواسته و چه ناخواسته در حق آنها بدی کنند. این چیزی نیست که بتوانیم بچه‌هایمان را به طور کامل در برابر آن حفظ کنیم. اما اگر بخشندگی را یاد بگیرند، محبت و مهربانی را هم یاد می‌گیرند. وقتی کسی به آنها صدمه می‌زند، وقتی می‌خواهند دردشان را ابراز کنند به حرف‌هایشان گوش دهید اما در آخر برایشان توضیح دهید که کینه نگه داشتن از آن فرد فقط باعث تیرگی آنها می‌شود. کینه آنها را اسیر خود می‌کند و به فرد آسیب‌رسان قدرت بالاتری می‌دهد. دیگر نخواهند توانست مثل قبل در زندگی خود پیش روند و زندگی شادی داشته باشند زیرا تلخی از درون، آنها را می‌خورد. سعی کنید به آنها بفهمانید که آن فرد به این علت به آنها صدمه زده است که خودش هم در عمق وجود خود آسیب دیده است. تنها دلیلی که باعث می‌شود بخواهیم به دیگران آسیب بزنیم این است که بخواهیم با صدمات و آسیب‌هایی که خودمان خورده‌ایم کنار بیاییم.


۷. شوخ‌طبعی
زندگی پر از فراز و نشیب است. پر از هیجان و همچنین درد است. بچه‌ها در هر موقعیتی خنده را می‌بینند و در واقعیت باید این را از آنها یاد بگیریم. آنها می‌توانند خیلی راحت به عقب برگردند و معمولاً هیچ چیز را جدی نمی‌گیرند. برای آنها زندگی فقط یک زمین بازی بزرگ است. باید به بچه‌هایتان کمک کنید تا پایات عمر با این طرز تفکر زندگی کنند. وقتی بزرگتر می‌شوند، با شروع شدن مدرسه و فشار همسالان زندگی سخت‌تر می‌شود. به آنها نشان دهید چطور می‌توانند با خندیدن زندگی‌شان را بهتر کرده و با جوک تعریف کردن برای هم دیگر انجام فعالیت‌های مفرح مثل کتاب خواندن، بازی کردن در پارک یا فقط حرف زدن با همدیگر درمورد زندگی، وضعیت خود را بهتر کنند. اینکه بدانید چه چیز باعث به خنده انداختن یا لبخند زدن فرزندانتان می‌شود رابطه شما را با آنها قوی‌تر خواهد کرد.


۸. نگرش مثبت
داشتن نگرش مثبت در کنار شوخ‌طبعی عالی است. خیلی وقت‌ها زندگی بسیار ناامیدکننده می‌شود و بعنوان افراد بزرگسال می‌دانیم که چقدر راحت ممکن است اسیر منفی‌بافی‌های دور و برمان شویم. مخصوصاً وقتی همه چیز آنطور که ما دوست داریم پیش نرود و به آنچه که می‌خواهیم نرسیم، ایمانمان را برای داشتن فردایی روشن‌تر از دست می‌دهیم. بچه‌ها باید با اهمیت داشتن نگرش مثبت در زندگی آشنا شوند زیرا متاسفانه آدمها و اتفاقات زندگی خیلی وقت‌ها موجب ناامیدی آنها خواهند شد. و وقتی این اتفاق بیفتد، اگر نگرشی مثبت داشته باشند، خواهند توانست در زندگی پیش رفته و ایمان داشته باشند که زندگی برایشان شادی به ارمغان خواهد آورد. داشتن نگرش مثبت با داشتن والدینی مثبت شروع می‌شود. نشان دادن رفتار و نگرش مثبت از جانب شما اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا شما الگوی فرزندانتان هستید. اگر فقط از شما حرف‌ها یا رفتارهای منفی ببینند، آنها هم همانطور رفتار خواهند کرد و برعکس.


۹. پشتکار
هیچکدام از ما انسان کاملی نیستیم، به همین دلیل هیچوقت نمی‌توانیم کاری را کامل انجام دهیم، مخصوصاً اگر دفعه اولی باشد که آن را امتحان می‌کنیم. پشتکار به بچه‌ها کمک می‌کند هیچوقت دلسرد نشده و برای چیزهایی که می‌خواهند به تلاششان ادامه دهند. وقتی خیلی کوچک هستند کارهایی مثل راه رفتن، بازی کردن، غذا خوردن و از این قبیل را نمی‌توانند به خوبی و کامل انجام دهند. اما آنقدر تلاش می‌کنند که موفق می‌شوند زیرا هنوز با معنی دلسردی و ناامیدی آشنا نشده‌اند. اما این مسئله با بالا رفتن سنشان تغییر می‌کند. دچار ترس‌هایی می‌شوند و شروع به مقایسه خودشان با همسالان خود می‌کنند. فشارهای مدرسه و درس‌هایشان هم هست. شما بعنوان والدین آنها باید بطور مداوم تشویقشان کنید که به راهشان ادامه داده، بیشترین تلاششان را به کار گیرند. باید به آنها نشان دهید که چقدر به وجودشان افتخار می‌کنید. وقتی می‌بینید خسته و ناامید شده‌اند، با هدایت و راهنمایی آنها و سوال پرسیدن از آنها به جای ارائه پاسخ سوالاتشان، به آنها کمک کنید. اگر در سن کم پشتکار داشتن را بیاموزند، در بزرگسالی افرادی پرتلاش و سخت‌کوش شده و یاد می‌گیرند که در هر کاری نهایت تلاششان را به کار گیرند.


۱۰. عشق
آخرین مورد که البته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، آموزش شور و عشق به فرزندان است: شور زندگی و عشق به مردم و چیزهایی که از آن لذت می‌برند. بدون عشق آنها زندگی بسیار عادی و رویاهایی معمولی خواهند داشت. عشق مجموعه‌ای از سایر ارزش‌هایی است که در بالا ذکر کردیم زیرا باعث می‌شود هیجان زندگی کردن داشته باشند و آنها را تشویق می‌کند آدم‌های بهتری باشند. با داشتن زندگی سرشار از شور و عشق و اشتیاق و عشق ورزیدن به فرزندانتان به آنها عشق را بیاموزید. برای حتی کوچکترین چیزها اشتیاق نشان دهید. انرژی شما به فرزندانتان منتقل خواهد شد زیرا به این ترتیب می‌بینند که چقدر زندگی فوق‌العاده و عالی است.


ارزش‌های دیگری هم هستند که بچه‌ها باید با آنها آشنا شوند اما اینها ۱۰ مورد از مهمترین ارزش‌های زندگی بودند که برایتان عنوان کردیم. یادتان باشد بچه‌های ما نیاز به راهنمایی ما دارند. ما بعنوان والدین آنها، بزرگترین الگوی آنها به شمار می‌رویم و وقتی خودمان با این ارزش‌ها زندگی کنیم، به آنها کمک خواهیم کرد زندگی خود را به خوبی شکل دهند.
اما بجز این 10 مورد، در زیر مهارت های دیگری را بصورت تیتر وار بیان می کنیم که خوب است به فرزندان خود آموزش دهید:
- گره زدن بند کفش
- شنا
- مسواک زدن و نخ دندان کشیدن دندانها بصورت روزانه
- دوچرخه سواری
- مرتب کردن تخت خواب
- مطالعه پیش از خواب
- آشپزی
- تماشای تلوزیون و بازی های کامپیوتری بصورت متعادل
- استعمال کرم ضد آفتاب
- دوختن دکمه لباس
- گفتن زمان با یک ساعت غیر دیجیتال
- گرفتن بینی با دستمال
- شستن ناحیه تناسلی از سمت جلو به عقب
- اتو کردن لباسها
- انتخاب وعده های غذایی سالم
- تعمیر شیر آبی که چکه میکند
- کنترل خود هنگام عصبانیت
- حل معما
- نقشه خوانی
- احترام گذاردن به بزرگترها
- عذرخواهی بعد از اشتباه
- استفاده از توالت عمومی
- شستن لباسها
- کاشتن گل و درخت
- داشتن اعتماد بنفس
- سخنرانی در یک جمع
- استفاده از وسائط نقلیه عمومی بجای خودروی شخصی
- تمیز کردن بهم ریختگی ها
- خاموش کردن همه لامپها قبل از ترک خانه
- لباس پوشیدن بر طبق مناسبت ها
- خواندن حداقل یک آهنگ بطور صحیح
- رقص
- آموزش نکات ایمنی یک رابطه جنسی بی خطر
- چه زمانی نه بگویند
- سرودن شعر یا غزل
- کسب درآمد مشروع
- پس انداز پول و خرج هوشمندانه
- برقراری تماس چشمی هنگام صحبت با دیگران
- پیدا کردن یک کتاب در کتابخانه
- کادو کردن یک هدیه
- خواندن روزنامه
- زمان گذاشتن برای افراد مستمند
- مستقل بودن و تکیه بر خود
- سرفه و عطسه در دستمال شخصی
- رهبری کردن یک گروه
- آموختن زبان دوم، بخصوص انگلیسی
- سؤال پرسیدن
- نگهداری از کودک
- مدیریت استرس
- تمایز خواسته ها از نیازها
- فن مذاکره و گفتگو
- نوشتن انشاء و مقاله
- جمع، تفریق، ضرب و تقسیم بدون استفاده از ماشین حساب
- کنار آمدن با افرادی که علاقه چندانی به آنها ندارند
- برخورد با اتفاقات دلخراش
- جشن گرفتن و تبریک گفتن به دیگران
- کنار آمدن با ناامیدی و ناکامی در عشق
- تعویض یک لاستیک پنچر
- استفاده از کپسول اطفاء حریق
- پختن کیک
- گوش دادن

منبع : خبر آنلاین

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۴۷
اسماعیل بابائی